یک نقطه عطف تعیینکننده (ساواک، کشتار 17 شهریور و دولت شریف امامی)
در حالی که در روز 28 مرداد 1357 حکومت با برگزاری مراسم بزرگداشت کودتای 28 مرداد تلاش میکرد وانمود کند رژیم از موقعیت مستحکمی برخوردار است، آتشسوزی سینما رکس آبادان، که به زودی شایع شد ساواک در آن دست دارد، دولت جمشید آموزگار را با بحران جدی مواجه کرد. سپهبد ناصر مقدم رئیس وقت ساواک در ملاقاتی با شاه خاطرنشان کرد که با توجه به مجموعه شرایط، عمر نخستوزیری جمشید آموزگار به سر آمده و او دیگر برای حل مشکلات حکومت توانی ندارد. شاه به توصیه مقدم و برخی محافل سیاسی داخلی و خارجی، جعفر شریف امامی را مأمور تشکیل کابینه کرد. ناصر مقدم پیشاپیش در اینباره با افرادی چون آیتالله شریعتمداری نیز مشورت کرده و به این نتیجه رسیده بود که حضور فردی با شعارهای مسالمتجویانهتر، که در عین حال بتواند با محافلی از مخالفان میانهرو حکومت نیز ارتباطاتی داشته باشد و وعدههایی برای نجات حکومت از بحران ارائه دهد، بیش از هر گزینه دیگری برای اشغال پست نخستوزیری مطلوب خواهد بود؛ تعداد قابل توجهی از افراد کابینه جعفر شریف امامی را اعضای ساواک تشکیل میدادند. 1 شریف امامی بسیاری از طرحهای دولت را با همکاری و رایزنی مقدم برنامهریزی میکرد.2 هیئت دولت شریف امامی برای مهار بحران، نشستهای مشترک متعددی با فرماندهان نظامی داشت که در اغلب این جلسات ناصر مقدم نیز حضور داشت و راهکارهای او درباره چگونگی مواجهه با مشکلات مبتلابه دولت و حکومت، بین اعضای کابینه و فرماندهان نظامی با استقبال روبهرو میشد.3 مقدم تلاش کرد تا بلکه آیتالله شریعتمداری در ملأعام مخالفت خود را با امام خمینی اعلام کند، اما وی که از قدرت و اعتبار امام در بین مردم اطلاع داشت و از تبعات سوء خواسته ساواک نگران بود، تقاضای مقدم را رد کرد. اما در مذاکرات و گفتوگوهای طولانی و متعدد خود اظهار امیدواری میکرد که به روش دیگری، از روش امام خمینی در مبارزه با رژیم پهلوی انتقاد کند. در بسیاری از موارد، ساواک برای مذاکره با شریعتمداری از رابطی به نام هدایت اسلامینیا بهره میبرد که با سفارت امریکا در تهران و نیز سایر گروههای میانهرو مخالف حکومت نیز روابط نزدیکی داشت. شریعتمداری خواستار پیاده شدن اصول قانون اساسی مشروطیت و قدرتیابی دوباره مجلس شورای ملی به عنوام مهمترین رکن مشروطه بود. وی همچنین هر از گاه به دلیل قتلعامهایی که در تظاهرات صورت میگرفت، دولتهای وقت را سرزنش میکرد. از دیگر اقدامات ساواک در این دوره، آزادی تدریجی دهها نفر از علما و روحانیون بود و به غلط چنین تصور میشد که با آزادی این افراد، از دامنه نارضایتیها در بین علما و روحانیون کاسته خواهد شد.4